بچه که بود جرأت نداشتم دست از پا خطا کنم یک وقت همسایه ها می آمدندجلوی در چیزی میخواستند.چیزی که می ترسیدم خرابش کنن میگفتم:«ندارم»
قیامت میکرد. میگفت:
خدا که داره می بینه چرا دروغ می گی؟
باعث شگفتیه که حالا شهدا هم میخواستن خودشون به خدا برسن از گناه کردن پرهیزمیکردن حتی در خونوادشون هم نمی گذاشتن کسی گناهی مرتکب بشه حس قشنگی میشه وقتی تو دوستات و رفقا هم کسی باشه که آروم بهت گوشزد کنه اشتباهاتتو...التماس دعا
منبع:کتاب روزگاران/ مادران شهدا